من ماندم و جهنم تنهایی من ...

ساخت وبلاگ
یه دورانی آدم کلی آرزو برا خودش میچینهبدتر اینکه یجایی میرسه که فکر میکنه به آرزوهاش رسیدهولی تموم آرزوهاش و میزاره تو یه صندوق و ...فکر میکردم روزی که قراره پیش بیاد جوره دیگه ایه ولی خب ...تنها کاری که برای راحتیش به فکرم‌ رسید مجبور کردن خودم به تاهل اونم از طریق زور خانواده بود، پس ...به هر مشاوری گفتم ، جز اینکه بگه عشق بعدا به وجود میاد جوابی نگرفتم. انگار اینام معنیش رو نمیفهمنآدما از یه تاریخ براشون تاریخ فوت میخوره ولی هنوز زنده هستن و نفس میکشن ، در اصل تاریخ فوت برای آدمی که بودن ، یا میخواستن باشن، یا فکر میکردن اینجوری میشن و ...واسه منم دیگه اون تاریخ داره میخوره و ...فقط یه تجربه رو درمیون میزارم، وقتی تمام آرزو و آینده و رویاهاتون تو یه چیز (یا حتی یه نفر) خلاصه بشه با اتفاق نیافتنش همه رو از دست دادید و متوجه میشید خیلی چیزا لیاقت و ارزش داشتن میخواد که ... از این به بعد دیگه هیچ جای این دنیا همچین آدمی با اون خصوصیات خواسته ها و علایق و اهداف وجود نداره و تاریخ فوتش خورده و ...پ.ن:خیلی از هر در سخنی نوشتم ولی اینا برام معنی داشت و شاید برا کس دیگه ای نداشته باشهتا امروز کلی حرف خوردم و دیگه دفن میشن، خیلی حرف و درددل ...هزاران بار تولد مادرتون مبارکالهی خواب های خوب نصیبتون بشه تا شاد باشیدالهی اونایی که لیاقت دارن بدونن باید خدا رو به چی قسم بدن تا ...ذات آدم هیچ وقت تغییر نمیکنه و همیشه همونی که خواسته میمونه حتی ...با آن همه دلداده / دلش بسته ما شد                             ای من به فدای دل / دیوانه پسندش...خدانگهدارتون تا ابد + نوشته شده در سه شنبه چها من ماندم و جهنم تنهایی من ......ادامه مطلب
ما را در سایت من ماندم و جهنم تنهایی من ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rightggazz بازدید : 45 تاريخ : جمعه 9 دی 1401 ساعت: 17:09

سلام میکنم بهت اگر دیدی و خوندی یا حتی هیچ وقت نبینیهزاران بار تبریک بهت بابت رسیدن به چیزی که واقعا از ته دلت خواستی و براش تلاش کردیحسی که الان دارم پر از خوشحالی بخاطر رسیدن به آرزوته و خیلی زیاد مخلوطی از حس های دیگه مثل اطمینان از اینکه هر راهی رو برای خلاصی ازم بکار بردی و ....کلی حرف تو وبلاگ خودت نوشتم ولی حس کردم اینجا هم باید بنویسم، نه به اون غلظت ولی هرچقدر که میتونم باید بنویسمامیدوارم به همه آرزوهای از ته دلت مثل ابن برسی چون بهت هزاران بار گفتم که وقتی یه چیز رو واقعا بخوای حتما بهش میرسیامیدوارم کنار خانواده و تمام دوستان قدیمی و جدیدت خوشحال و موفق و شاد باشی که هرکاری کنی خنده های قشنگت آرزوم بوده چون همیشه میگم که خیلی بیشتر از تصور خودت ارزشمند و قشنگ و پر از ... هستخوشحال و موفق باشی زیباترین موجود آشنای دورافتاده زندگی کوتاه منخداحافظت و برای آخرین بار تکرار میکنم فدای تمام لحظات شادی و خنده و دل مهربونت-----------------------------------دیشب اونقدر احساس دلتنگی و ناراحتی از اینکه لیاقت دیدنت موقع رفتن رو نداشتم بهم فشار آورد که دوباره به آرشیو ویس های گوشیم رفتم و تمام اونا رو چندبار گوش کردم، هی گوش کردم و بهت جواب دادم. هیچ کس اندازه تو برام عزیز نبود، خوشبحال اونایی که الان لیاقت داشتنت رو پیدا کردن و میتونن صدای خنده هات و حتی اون صورتت با آرایش کاملا خاصت رو ببینن۳ تا شماره ازت داشتم که دوتا از اونا اکانت واتس آپ داشتبه هر دوتاش پیام فرستادم ولی یکی از اکانتات بعد پیام من کلا محو شد(یا پاک کردی یا بلاک)اکانت دیگه هم اصلا خبری ازت نیست و آنلاین نمیشیبازم مبارکت باشه________________________الان سه شب پشت سرهمه که دارم خواب میبینمامیدوارم پر از سلام من ماندم و جهنم تنهایی من ......ادامه مطلب
ما را در سایت من ماندم و جهنم تنهایی من ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rightggazz بازدید : 51 تاريخ : جمعه 9 دی 1401 ساعت: 17:09

از وقتی فهمیدم وبلاگ رو میخونی هی میخوام بنویسم. می خواستم از هر نوشته ای که تو این مدت برات از ته دلم نوشتم یه جمله رو گزینش کنم (که تعداد این نوشته ها هم کم نیست) و بنویسم تا بدونی چقدر ازت مینویسم ولی منصرف شدم. پس به این نتیجه رسیدم درباره حس شعف و شوقی بنویسم که از جواب دادنت به تبریکم ایجاد شد و بهت بگم. خیلی فکر کردم حسم رو چجوری توصیف کنم تا اینکه وقتی تو ماشین بودم حسم رو به حس فرزند و پدر مادری شبیه دیدم.خیلی از فرزندا دلشون میخواد و یا تو خلوت وظیفه خودشون میدونن که باید دست پدر مادرشون رو ببوسن، ولی خجالت از اینکار یا ندونستن اینکه چطور انجام بدن یا ندونستن عکس العمل بعد از انجامش و ... ، توانایی انجام رو ازشون گرفته و گاها با خودشون کلنجار میرن که .... .ولی وقتی به هر دلیلی از تمام اینها عبور میکنن و موفق به بوسیدن دست عزیزای زندگیشون میشن و عکس العمل اونها رو اینجوری میبینن که این لیاقت رو بهش دادن، درحالیکه انجام ندادنش رو کوتاهی و برعکس، انجام دادنش رو وظیفه میدونستن ؛ حس شوق و شعفی بهشون دست میده که انرژیش وصف نشدنیه.حس من هم از وقتی تونستم وظیفه ام رو همونطور که تو فکرم بود و میتونستم ، حتی اگر برام سخت بود و بعد از یه هفته زمزمه شعر منتسب به اسمت تونستم انرژی جرات انجام وظیفه رو پیدا کنم و نهایتا انجامش بدم و علاوه بر جواب محترمانه ی "ممنون" ؛ شنیدم که وبلاگ رو هم میخونی؛ حس شوق و شعفی برام داشت که انگار دلیل انرژی عجیبی تو وجودم شده و هی باعث افزایش نمود حس واقعی قلبیم نسبت بهت شده. حتی درحالیکه که مطمئنم وجودم و احساسم بهت اهمیتی نداره ، ولی تو و خاطرات و حسایی که در وجودم از منشا اصلی، که خودت هستی، همیشه در من وجود داره و ابدیه و دلیل حرکت و امیدواریه من ماندم و جهنم تنهایی من ......ادامه مطلب
ما را در سایت من ماندم و جهنم تنهایی من ... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rightggazz بازدید : 53 تاريخ : جمعه 9 دی 1401 ساعت: 17:09